رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

فقط باید خالص بود.
همین و بس.

با اینکه ننوشیدم از آن چشم شرابی
مهمان کن از آن گونه مرا بوسه یِ نابی
ای ترس تو را شکر که با این همه تردید
یک بار نیاویختم از سقف طنابی
من عارف دل تنگم، یا زاهد دل سنگ؟
هر روز نقابی زده ام روی نقابی
یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند
در نامه یِ اعمال منِ مست صوابی
ساقی همه بخشوده یِ یک گوشه یِ چشمیم
آنجا که تو باشی چه حسابی، چه کتابی؟

  • ۲۲۳ نمایش
  • عبدالحسین مهدوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی