رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

فقط باید خالص بود.
همین و بس.

توت کالی هستم

بر درختی فرتوت

باد را با تن من کاری نیست

حسرت روز رسیدن دارم.

در وجودم از دیر

عافیت کرده رسوب

از حضیض این اوج

تا بلندای سقوط

هوس رخت کشیدن دارم

       ****

بر درختان دگر

توت های شیرین

 چه غرورآمیزند

باد تا می گذرد از برشان

عاشقانه، به زمین می ریزند

مرگشان حاصل سنگینی و شیرین شدن است

        ****

بر درختی فرتوت

توت کالی هستم

(از گزند همه آفاق مصون!)

پشه ها دور و برم می لولند،

بودنم رنگ تجاهل دارد.

خوب می دانم،لیک

با همه تلخی خود

عاقبت طعمه ی شیرین کلاغان هستم.

  • ۱۱۸۱ نمایش
  • عبدالحسین مهدوی

هم صدا با حلق اسماعیل

سیدحسن حسینی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی