عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خدا خدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین (ع)مقتدا بایدمان
- ۰ نظر
- ۲۱۰ نمایش
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خدا خدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین (ع)مقتدا بایدمان
باید امروز قلم برداریم
وبه پیشانی شب
بنویسیم:سحر در راه است.
باید از چشمه ی نور
قلم حافظه را پر بکنیم
روی دیوار غروب
یادگاری بنویسیم:طلوعی دیگر
گفتی که :در این زمانه باید نان داشت
من می گویم:نان عزیز است...ولی
آیا به سکوت می شود ایمان داشت؟
بسترش :قیر سکوت
مادرش:تاریکی
تاب گهواره ی او دغدغه است
شیشه ی شیرش:ظلمات
دل من می سوزد
طفل بیچاره شهاب!
در شبش میلاد است
در شبش نیز وفات!
پدر آمد از راه
دستهایش خالی
کودکان چشم به دستان پدر...
***
سفره ی خالی را
پدر از پنجره بیرون انداخت
سفره ی قلبش را
بار دیگر گسترد!
***
بچه ها آن شب هم
-مثل دیگر شب ها-
یک شکم سیر محبت خوردند!
فانوس بود و من
در رهگذار باد
من در امان و باد
او را امان نداد
نفرین آخرش
آید مرا به یاد
فانوس خفت و به من گفت:شب به خیر.
باز کن دیده ی خود را ای دل!
بنگر
در زمانی که زمین را ز دو سو
بر جگر،
تیر تاتار جهان خوار فرود آمده است
وطنم-قامت بالنده ی عشق-
سر به داری است که از دار فرود آمده است.
مرده پرست نی ام!
که اگر نه اینچنین بود
در گور حافظه ام
مرده ها فراوانند
...
مرده پرست نی ام!
که اگر نه اینچنین بود
خود را می پرستیدم.