پدر آمد از راه
دستهایش خالی
کودکان چشم به دستان پدر...
***
سفره ی خالی را
پدر از پنجره بیرون انداخت
سفره ی قلبش را
بار دیگر گسترد!
بچه ها آن شب هم
-مثل دیگر شب ها-
یک شکم سیر محبت خوردند!