رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

فقط باید خالص بود.
همین و بس.


چرا اهالی این شهر عاشقت نشوند

چنین که عطر تو در کوچه‌ها پراکنده است

 

.

 

نگاه خسته‌ی عاشق کبوتر جَلدی است

اگر چه می‌پرد اما همیشه پابند است

 

نسیم، عطر تو را صبح با خودش آورد

و گفت: روزی عشاق با خداوند است

  • ۲۶۰ نمایش
  • عبدالحسین مهدوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی