رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

... و ما را نیز شراب نابی آرزوست

رحیق

فقط باید خالص بود.
همین و بس.

تا کی تحمل غم و تا کی خدا خدا

دیگر ز یاد برده گمانم مرا خدا

در سنگسار، آینه ای را که می برند

شاید شکسته خواسته از ابتدا خدا

اکنون که من به فکر رسیدن به ساحلم

در فکر غرق کردن کشتی است ناخدا

امکان رستگاری من گر نبوده است

بیهوده آزموده مرا بارها خدا

با نیت بهشت اگرم آفریده است

می رانَدَم به سوی جهنم چرا خدا...

ای دل، خلاف هروله ی حاجیان مرو

کافی است هر چه عقل در افتاد با خدا

بگذار بی مجادله از نیل بگذریم

تا از عصا نساخته است اژدها خدا

  • ۲۵۸ نمایش
  • عبدالحسین مهدوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی